توسعه پایدار به چه معناست؟
در پایان هزاره گذشته، اصطلاح «پایداری و توسعه پایدار» به عنوان یک اصل در راهنمایی برای توسعهی انسانی مطرح شد و علت آن تفکرات ریشهای در مورد مشکلات حیاتی بشر بود که در آن زمان درک میشد؛ یعنی افزایش نگرانی انسان در مورد بهرهبرداری از منابع طبیعی و توسعهی اقتصادی به بهای از دست رفتن کیفیت محیط زندگی.
تعاریف زیادی از پایداری وجود دارد که به طرز قابل توجهی متفاوت هستند و امروزه، بیش از هر زمانی در مورد معنای دقیق توسعه پایدار اختلاف نظر وجود دارد؛ اما اکثر تعاریف به دوام منابع طبیعی و اکوسیستمها با گذشت زمان ضمن حفظ استانداردهای زندگی بشر و رشد اقتصادی اشاره دارند. در ادامه مقاله به این میپردازیم که توسعه پایدار چیست و به چه معنا میباشد.
آنچه در این مقاله میخوانید:
Toggleتوسعه پایدار به زبان ساده
پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت و امکانات موجود در طول زمان کاهش نمییابد و به توانائی اکوسیستمها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط میشود بدون آنکه به تحلیل منابع یا استفاده بیش از حد منابع منجر شود. «پایداری، شرایطی است که در آن سیستمهای اجتماعی و طبیعی در کنار هم و به شکل نامحسوس کار میکنند. اما این مفهوم هنوز هم توسط برخی سازمانهای بینالمللی مثل بانک جهانی در زمینه چشمانداز رشد مورد استفاده قرار میگیرد».
توسعه پایدار یک ایده و اصطلاح گستردهاست که معانی متفاوتی دارد و همین موضوع موجب برانگیزش واکنشهای مختلف در این زمینه شدهاست. مفهوم توسعه پایدار تلاشی برای ترکیب مفاهیم درحالرشد حوزهای از موضوعات محیطی با موضوعات اجتماعی و اقتصادی است.
پروژه نظارت بر توسعه پایدار سوئیس، تعریف توسعه پایدار را بهصورت زیر ارائه میدهد:
توسعه پایدار به معنای تضمین شرایط زندگی آبرومندانه باتوجهبه حقوق بشر با ایجاد و حفظ گستردهترین طیف ممکن از گزینهها برای تعریف آزادانه برنامههای زندگی است. اصل انصاف بین نسلهای حاضر و نسلهای آینده باید در استفاده از محیطزیست در نظر گرفته شود. تحقق این نیازها مستلزم حفاظت همهجانبه از تنوع زیستی از نظر اکوسیستم، گونهها و تنوع ژنتیکی است که همگی پایههای حیاتی زندگی هستند.
همچنین در تعریفی از براندتلند داریم:
توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای حال حاضر را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهای خود برآورده میکند.
افرادی نظیر آلن فریکر پایداری را نوعی نگرش به آینده میدانند که در واقع نقشه مسیر میباشد و بر دستهای از ارزشها و اصول اخلاقی و معنوی تمرکز کرده و به کنترل رفتارهای انسان پرداخته است.
درواقع توسعه پایدار یک حالت ثابت از هماهنگی نیست بلکه تغییر و ایجاد سازگاری در مسائلی است که استخراج از معادن جهت سرمایهگذاری، جهتگیری توسعه تکنولوژیکی و تغییر نهادی با نیازهای آینده است که این تعریف دو عامل تعیینکننده دارد:
اول اینکه این تعریف علاوه بر پذیرفتن مفهوم نیازها، مخصوصاً نیازهای اولیهای مانند: غذا، لباس، پناهگاهی برای زندگی به نیازهای دیگری که یک روش راحت و با حفظ اعتدال را برای زندگی فراهم میکند نیز توجه دارد.
اصل کلیدی توسعه پایدار که زیربنای همه موارد دیگر است، ادغام نگرانیهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در تمام جنبههای تصمیمگیری است. تمام اصول دیگر در چارچوب توسعه پایدار تصمیمگیری را در هسته خود یکپارچه کردهاند. این مفهوم عمیقاً ثابت از یکپارچگی است که پایداری را از سایر اشکال سیاست متمایز میکند.
بر اساس نتایج در کنفرانس سازمان ملل متحد در زمینه محیطزیست و توسعه (UNCED-92) در شهر ریودوژانیرو (بهعنوان اجلاس زمین) ، اهداف اساسی مبتنی بر مفهوم توسعه پایدار بدین شرح اعلام شد:
- تجدید حیات رشد اقتصادی
- تغییر کیفیت رشد اقتصادی
- برآورده ساختن نیازهای ضروری اولیه
- اطمینان از سطح پایداری جمعیتی
- حفاظت از منابع طبیعی و ارتقای منابع
- جهتگیری مجدد دانش فنی (دانش بومی)
- محیطزیست و تصمیمگیری اقتصادی
- جهتگیری مجدد روابط اقتصادی و بینالمللی
- اقدام در جهت مشارکتی ساختن توسعه
مدلهای توسعه پایدار
برای درک سادهتر از اصطلاح محبوب پایداری، از مدلهای زیادی استفاده میشود که یکی از سادهترین این مدلها، مدل سه ستون یا سه دایره میباشد که ابعاد محیطی (حفاظت)، اقتصادی (رشد) و اجتماعی (برابری) را در برمیگیرد. این مدل برپایه جنبههای اساسی جامعه بشری است اما بهصراحت «کیفیت زندگی انسان» را در برنمیگیرد. در سالهای اخیر مدلهای جایگزین جدیدی تعریف شدهاند که جالبترین آنها مدل «منشور» میباشد.
«منشور توسعه پایدار» از مکتب ووپرتال است و در هر بعد الزاماتی بهعنوان هنجارهای عمل وجود دارد که برای اندازهگیری میزان شاخصها برای اندازهگیری میزان پیشرفت واقعی در مقایسه با چشمانداز کلی توسعه پایدار استفاده میشوند و دارای چهار بعد است:
- بعد اقتصادی (سرمایه انسانساز)
- بعد زیستمحیطی (سرمایه طبیعی)، و
- بعد اجتماعی (سرمایه انسانی) بهعنوان پایه
- بعد نهادی (سرمایه اجتماعی)
کین با انتقاد از منشور توسعه پایدار استدلال میکند که «بعد اقتصادی تمایل دارد داراییهایی را که از هر چهار بعد سرچشمه میگیرند، در برگیرد؛ بنابراین، به تشریح و تحلیل سردرگمی میافزاید». در نتیجه، همان نویسنده «منشور اصلی توسعه پایدار» را پیشنهاد میکند. در این مدل، کین از اصطلاحات ذهن، مصنوع، نهاد و طبیعت استفاده میکند تا منشور را از بار عبارات اجتماعی و اقتصادی رها کند که بیشتر گیجکننده هستند تا توضیحی.
بعد محیطی (طبیعت) شامل تمام سرمایههای طبیعی است که ممکن است به ذخایر منابع تجدیدناپذیر و ذخایر منابع تجدیدپذیر تقسیم شوند. بعد اقتصادی (مصنوع) مخفف تمام داراییهای مادی ساخت بشر مانند ساختمانها و جادهها است. از نظر نهادی، سازمانهای دولتی معمولاً در وزارتخانهها و بخشها سازماندهی میشوند. این نسبتاً خوب عمل میکند تا زمانی که سیستم با چیزی بسیار جامع و در طبیعت بسیار یکپارچه مانند توسعه پایدار مواجه شود.
در عمل، توسعه پایدار مستلزم ادغام اهداف اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی در بین بخشها، سرزمینها و نسلها است؛ بنابراین، توسعه پایدار مستلزم حذف پراکندگی است. یعنی نگرانیهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی باید در سراسر فرایندهای تصمیمگیری ادغام شوند تا به سمت توسعهای که واقعاً پایدار است حرکت کنیم.
دو مدل منشوری به این موضوع غیرممکن اشاره میکنند که سرمایههای انسانساز، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی میتوانند به طور همزمان در یک مقدار افزایش یابند. تمرکز باید بر روی تعامل بین چهار بعد باشد. باتوجهبه هر چهار بعد به طور همزمان، میتوان به توسعه پایدار دستیافت.
همچنین مدلهای منشوری را از این نظر که به ابعاد محیطی (سرمایههای طبیعی) کمتوجه میکنند مورد انتقاد قرار داد. برای بسیاری از موارد، محیطزیست برایتوسعةی رفاه انسانی پیششرط محسوب میشود و این دیدگاه مستلزم مدلی از پایداری است که محیطزیست را در مرکز قرار دهد. از لحاظ مفهومی، مرکز تحقیقات توسعه بینالمللی (IDRC 1997) پیشنهاد میکند که گرافیک سه ستون یا حلقههای بههمپیوسته جامعه، اقتصاد و محیطزیست را با “تخممرغ پایداری” که در ابتدا در سال 1994 توسط اتحادیه بینالمللی حفاظت طراحی شده بود، جایگزین کرد.
تخممرغ پایداری رابطه بین مردم و اکوسیستم را بهعنوان یک دایره در داخل دایره دیگر، مانند زرده تخممرغ، نشان میدهد. این بدان معناست که مردم در داخل اکوسیستم قرار دارند و در نهایت یکی کاملاً به دیگری وابسته است. همانطور که یک تخممرغ فقط زمانی خوب است که سفیده و زرده آن خوب باشد، جامعه نیز زمانی خوب و پایدار است که هر دو، مردم و اکوسیستم، خوب باشند. توسعه اجتماعی و اقتصادی تنها در صورتی امکانپذیر است که محیط، منابع لازم را ارائه دهد: مواد اولیه، فضایی برای مکانهای تولید و مشاغل جدید، کیفیتهای اساسی (تفریح، بهداشت و غیره). ابعاد مدلهای مثلث یا منشور: اجتماعی، اقتصادی و نهادی است.
تخممرغ مشابهی به طور مستقل توسط بوش- لوتی (1995) پیشنهاد شده است و «اقتصاد» و «جامعه» را بهجای «مردم» در زرده قرار میدهد. این تخمها اکوسیستم را در مرکز قرار میدهند، با این منطق که بدون رفاه اکوسیستم، رفاه اجتماعی و اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود. اگرچه همه مدلهای نشاندادهشده انتزاعهای بسیار سادهای از واقعیت هستند، اما به طور گسترده در برنامهریزی فضایی برای استدلال و دفاع از گزینههای توسعه استفاده میشوند.
علاوه بر این، مشاهده این که چگونه بازاریابی «اقتصاد» (یعنی سرمایهگذاران، تصمیمگیرندگان، مروجها) شرایط پایداری را بهمنظور ارتقای منافع خود و پریدن از «سخنان جدید» جذب کردهاند، شگفتانگیز است. با انجام این کار، نمایندگان منافع اقتصادی به طرز بدبینانهای از همان واژگان و خطوط استدلالی استفاده میکنند که قبلاً توسط محیطبانان ایجاد شده بود تا از تأثیر فزاینده رشد اقتصادی بر اکوسیستمها جلوگیری کنند.
در نهایت، پذیرش مفهوم توسعه پایدار توسط اقتصاددانان و کارآفرینان منجر به برابری بین ابعاد مختلف توسعه پایدار شده است و نیاز به حفاظت و ارتقای شدیدتر ارزشهای طبیعی و منابع اولیه را نسبی میکند. بهعبارتدیگر: رعدوبرق محیطزیست دزدیده شده است و تلاش برای شادی مادی کوتهبینانه میتواند حداقل تا عقبه بعدی بومشناسان ادامه یابد. این یکی از دلایلی است که مفهوم فعلی توسعه پایدار باید مورد بازنگری و تردید قرار گیرد.
جمع بندی
طبق تعاریف مطرح شده، بازنگری و پذیرش مفهوم توسعه پایدار به عنوان یک اصل زیربنا که در مسیر پیشروی بشریت راهنماست، اجتنابناپذیر است. جهتگیری در اقتصاد و اجتماع و محیطزیست نیازمند درنظرگرفتن بههمپیوستگی این سه امر به همراه اصول توسعه پایدار میباشد. یعنی همانطور که گفته شد در تمام تصمیمگیریها، جنبههای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی باید ترکیب شوند تا در مسیر یک توسعه پایدار واقعی قرار گیریم. در ابعاد جهانی، اهداف توسعه پایدار و شاخص های آن یکی از توافق های جهانی برای حرکت در مسیر توسعه پایدار است.
این مقاله چقدر برای شما مفید بود؟
از 1 تا 5 امتیاز بدهید.
میانگین امتیاز: / 5. تعداد رأیها:
اولین نفری باشید که رأی میدهد!
ما متأسفیم که این مقاله اصلاً برای شما مفید نبود!
لطفاّ به ما در بهبود آن کمک کنید.
به ما در اصلاح آن کمک میکنید؟
مریم کاظمی
سلام. من مریم کاظمی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندس عمران- مهندسی محیط زیست در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و علاقهمند به مباحث محیط زیست و توسعه پایدار و ارزیابی زیست محیطی هستم.
دیدگاهتان را بنویسید