نکسوس یا همبست آب، انرژی، غذا؛ تلاشی برای حفظ یکپارچه منابع
افزایش شدید مصرف منجر به کمبود منابع طبیعی و گرم شدن کره زمین می شود. مدیریت یکپارچه منابع طبیعی مانند غذا، انرژی، آب (Food, Energy, Water) به عنوان یکی از مهم ترین جنبه ها به عنوان راه حلی برای مقابله با این چالش ها پیشنهاد شده است. همبست آب، انرژی، غذا یک راه حل جهانی برای ارزیابی همزمان توسعه و اجرای رویکردهای مختلف با تمرکز بر انرژی، آب، امنیت غذایی و خودکفایی است.
هدف از این رویکرد، پرورش توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی جوامع در عین حفظ سرمایه های طبیعی، انسانی و اجتماعی، پرداختن به چالش های پایداری بلندمدت و حفاظت از منابع طبیعی است. در ادامه قدم به قدم با مفاهیم اصلی در همبست آب، انرژی، غذا آشنا خواهیم شد.
آنچه در این مقاله میخوانید:
Toggleمفهوم اصلی همبست چیست؟
کلمه nexus به معنای “اتصال” است. این کلمه تعاملات بین دو یا چند عنصر را منتقل می کند، چه وابستگی داخلی و چه وابستگی های متقابل در بیرون از سیستم. بنابراین، همبست آب، انرژی، غذا (WEF nexus) مطالعه ارتباطات بین این سه بخش منابع، همراه با هم افزایی ها، تضادها و موازنه هایی است که از چگونگی مدیریت آن ها به وجود می آید، به عنوان مثال، استفاده از آب برای غذا و غذا برای آب، انرژی برای آب و آب برای انرژی، و غذا برای انرژی و انرژی برای غذا.
در حالی که در مورد معنای اصطلاح “nexus” اختلاف نظر وجود دارد، این اولین اصطلاحی نیست که جامعه دانشگاهی و توسعه محور برای تعریف آن تلاش کرده است. میدوز و همکارانش در سال ۲۰۰۴ اشاره کردند که شانزده سال پس از اینکه کمیسیون برانتلند مفهوم پایداری را رواج داد، جامعه جهانی هنوز در تلاش بود تا بر سر معنای این اصطلاح به توافق برسد!
ما برای رشد غذا به آب و انرژی نیاز داریم؛ برای تهیه و تأمین آب پاک و غذاهای سالم به انرژی نیاز داریم؛ و برای تولید انرژی به آب و زائدات غذایی احتیاج داریم. این رابطه در هم تنیده به عنوان همبست یا نكسوس آب، غذا و انرژی (FEW) شناخته می شود.
در همبست یا نكسوس آب، انرژی، غذا:
- آب برای تولید انرژی، عمدتاً نیروگاه های برق آبی، سوخت های زیستی و غیره مورد نیاز است.
- آب برای تولید مواد غذایی، مواد مغذی مختلف، آبیاری کشاورزی، سیستم های دامی و غیره مورد نیاز است.
- انرژی برای تولید غذا، تمام مراحل آماده سازی غذا از جمله برداشت، حمل و نقل، آماده سازی، سیستم های بسته بندی و غیره ضروری است؛
- انرژی برای در بخش آب مثل تصفیه و نمک زدایی آب و فاضلاب، سیستم های توزیع آب، آبیاری کشاورزی و تولید برق لازم است؛
- غذا برای تولید برق یعنی تامین غذای سالم برای پرسنل و بهره برداران در بخش های صنعتی، اقتصادی و … مصرف می شود.
💡 یادتون باشه: همبست آب، غذا یا انرژی در ادبیات به صورت مخفف گاهی WEF و گاهی هم FEW نوشته میشه!
آیا همبست آب، انرژی، غذا مفهوم نوینی است؟
بسیاری از ایده های ارائه شده در فلسفه نکسوس پیش از این در قالب استراتژی های دیگری مطرح شده بودند که در دهه ۱۹۹۰ وارد گفتمان های سیاسی شدند. هنگامی که توسعه پایدار برای اولین بار مطرح شد، گفته شد که رشد جمعیت، امنیت غذایی، انرژی، محیط زیست و توسعه شهری “به هم متصل هستند و نمی توان آن ها را به صورت مجزا از یکدیگر مورد توجه قرار داد.”
اقدامات کنفرانس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۷ نشان می دهد که جهان در آن زمان کاملا از وابستگی های متقابل بین آب، غذا و انرژی آگاه بود. این امر هنگام خواندن اثر اصلی، كتاب “محدودیت های رشد”، مشهود است، که در آن تاکید می شود که پنج حوزه اصلی نگرانی جهانی كه شناسایی شده اند، “همگی از بسیاری جهات به هم مرتبط هستند”. از نظر حاکمیت آب، یک چارچوب که در اوایل دهه ۱۹۹۰ رسمی شد، مدیریت یکپارچه منابع آب (IWRM) بود. IWRM در ابتدا به دلیل تحلیل یکپارچه بخش ها و منابع، به عنوان راه حل معجزه آسای توسعه پایدار پذیرفته شد.
همچنین سازمان ملل متحد IWRM را به عنوان بخشی از اهداف توسعه هزاره (MDGs) در نظر گرفت. با این حال بوگاردی و همکارانش در سال 2012 استدلال كردند که IWRM به تنهایی کافی نیست. سه سال بعد، بنسون و تیمش پیشنهاد دادند که چارچوب همبست آب، انرژی، غذا، برخی عناصر نوآورانه مانند یکپارچه سازی جامع بخش های مختلف سیاست را نشان می دهد و ادعا كردند که می تواند مکمل خوبی مدیریت یكپارچه منابع آب باشد.
چه روش ها و ابزارهایی برای ارزیابی نکسوس آب، انرژی و غذا وجود دارد؟
ابزارها و روش های متعددی بر محاسبه ورودی ها و خروجی های منابع تمرکز دارند. برخی مدل ها بر رویکردهای ورودی – خروجی با محاسبات هیدرولوژیکی محدود تمرکز دارند. این مدل ها شامل MuSIASEM1 (Giampietro و همکارانش در سال ۲۰۱۴)، WEF Nexus Tool2 (موهاتار و داهر در سال ۲۰۱۴) و رویکرد یکپارچه IO Nexus هستند (شارما در سال ۲۰۱۴). این ها نشان می دهند که منابع کجا و چگونه به هم متصل می شوند و همچنین چگونه این پیوندها، تقاضاهای مستقیم و غیر مستقیم را ترکیب می کنند. هر کدام از آن ها تمرکز صریحی بر آب، انرژی و کاربری زمین و چگونگی ارتباط آن ها دارند. در برخی رویكردها ارتباط آشکاری با تغییرات اقلیمی وجود دارد.
در مورد MuSIASEM محاسبه سرمایه انسانی و همچنین پتانسیل ترکیب هر جریان دیگری از ورودی ها یا خروجی ها وجود دارد. این مدل بر در نظرگرفتن اکوسیستم تاکید دارد. و در مورد رویکرد یکپارچه IO Nexus، اثرات اقتصادی در نظر گرفته شده و پیشرفت ها بر روی تغییر دینامیکی ضرایب خروجی- ورودی تمرکز دارند. نیازهای داده ای شامل ترکیبی از مجموعه داده های در دسترس جهانی، داده های ملی و دیتابیس های ملی توسعه یافته است. بسته به مکان هایی که مطالعه در آن ها اعمال خواهد شد، سهولت جمع آوری داده ها متفاوت خواهد بود. در مقاله ای جداگانه به معرفی ابزارهای مدلسازی همبست خواهیم پرداخت.
آیا همبست آب، انرژی و غذا امنیت منابع را برای همه تامین می کند؟
برخی از دانشمندان بر امنیت منابع متمرکز شده اند که رویکردشان از همبست به عنوان چارچوب راهنما استفاده می کند و احتمال می دهد که رشد اقتصادی به زودی با کمبود یک یا چند بخش تشکیل دهنده این همبست محدود خواهد شد. همچنین در طول دهه گذشته تمرکز فزاینده ای بر امنیت آب در بخش خصوصی وجود داشته است و برخی اشاره کرده اند که بخش خصوصی اغلب در تصمیم گیری های مرتبط با تامین و مدیریت آب، انرژی و غذا تاثیرگذار است.
بیگز و همکارانش در سال 2015 پا را فراتر می گذارند و قاطعانه بیان می کنند که چارچوب های همبست نتوانسته اند معیشت یعنی امنیت منابع برای همه را به اندازه کافی در تفکر خود بگنجانند. آن ها پیشنهاد می کنند که این امر متناقض است؛ زیرا حمایت از معیشت در دستیابی به توسعه پایدار ضمنی است. این تنزل معیشت در تعارض با یکی از سه اصل راهنمای فلسفه همبست آب، انرژی، غذا است که در کنفرانس بُن ۲۰۱۱ بر آن تاکید شد که طی آن، مردم و حقوق اولیه انسانی آن ها باید مبنای این رویکرد باشد.
به طور خلاصه، نگرانی این دانشمندان این است که پایداری در حال تبدیل شدن به مفهوم امنیت است؛ یعنی یکی از مولفه های توسعه پایدار به ضرر مولفه های دیگر تمام شده است. باور این است که مجمع جهانی اقتصاد این دستور کار را در اولویت قرار داده است و بهبود امنیت غذایی در مقیاس کلان عملا منجر به کاهش شیوع سؤ تغذیه نخواهد شد که نمونه آن هدف دوم توسعه پایدار (SDG 2) است.
همچنین بهبود امنیت آب در سطح ملی لزوما منجر به افزایش سطح دسترسی به آب تمیز و بهبود امکانات بهداشتی، مانند SDG 6، نخواهد شد. بیگز و همکارانش توضیح می دهند که “امنیت” نباید تنها به در دسترس بودن و موجود بودن منابع اشاره کند، بلکه باید به دسترسی همگانی به آن ها نیز توجه کند.
برای دستیابی پایدار به امنیت منابع برای همه، باید یکپارچگی خدمات اکوسیستم و منابع مرتبط آن حفظ شود و دسترسی به منابع گسترش یابد. این مساله به صورت شماتیک در شکل زیر نشان داده شده است، که در آن تمام اهداف توسعه پایدار به طور مستقیم یا غیر مستقیم با غذا در ارتباط هستند.
جمع بندی
همبست آب، انرژی، غذا از سال ۲۰۱۱ به طور گسترده ای در محافل سیاست و توسعه ترویج شده است. این چارچوب نقاط قوت بالقوه ای دارد. با این حال اگر قرار باشد به صورت گسترده پذیرفته شود، با چالش هایی نیز مواجه است. در حالی که مفهوم همبست تازگی ندارد، تضمینی بر مرتبط بودن و اتصال آن به راه حل های ارائه شده نیست. اگر رویکرد چند محوره نکسوس ابزار بهتری نسبت به چارچوب های موجود مانند IWRM برای پرداختن به چالش های پیچیده توسعه و امنیت محیط زیستی که جامعه جهانی با آن مواجه است فراهم می کند، پس باید پذیرش بالقوه آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
چارچوب همبست آب، غذا و انرژی توسط بسیاری از نویسندگان هم در ادبیات آکادمیک و هم در ادبیات خاکستری و گزارش های فنی به عنوان وعده ای برای هدایت توسعه سیاست و ساختارهای حکومتی در نظر گرفته می شود؛ آن هم در جهانی که با تغییرات آب و هوایی، رشد جمعیت و نابرابری از نظر دسترسی به منابع مواجه است. بنابراین ایجاد ارتباط بین ارزیابی های همبست آب، غذا، انرژی با اهداف توسعه پایدار ضروری است.
این مقاله چقدر برای شما مفید بود؟
از 1 تا 5 امتیاز بدهید.
میانگین امتیاز: / 5. تعداد رأیها:
اولین نفری باشید که رأی میدهد!
ما متأسفیم که این مقاله اصلاً برای شما مفید نبود!
لطفاّ به ما در بهبود آن کمک کنید.
به ما در اصلاح آن کمک میکنید؟
تیم نویسندگان
آموزش، چراغی است که گامهای روشن و آگاهانه را در جهت خوشبختی بشر و تعادل با محیط زیست به ما نشان میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید